جرعه های تلخ ِ قهوه مدیری-۲۳

 

 «جانِ من، لطفا سی دیشو کپی نکنید... اصلش رو از سوپری سر کوچه بگیرید»!  

 

تیکه های قسمت ۲۳:  

 

دانلود تیکه اول: کسانیکه کارشون شهادت دادنه

دانلود تیکه دوم: مدارکش هم موجوده

دانلود تیکه سوم: وکیل مسخیری

دانلود تیکه چهارم: برخورد با علت نه معمول

دانلود تیکه پنجم: دادگاه غیرعلنی 

نظرات 2 + ارسال نظر
فاطمه یکشنبه 30 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 07:30 ق.ظ

اون زندانش هم خیلی نکته بود که مدیری محبوب و روی تخت و اینا و مشاورین بدبخت روی زمین با خفت و خواری
نکته دیگه این که با سواد مملکت مرتب تو زندانه
نکته دیگه این که با سوادها (مشاورالسلطنه و اون مشاورالسلطنه قبلی) در زندان با هم حرف نمی زدند بلکه هم فکر بودند و اندیشه هاشون همدیگر رو درک میکرد و هم کلام فکری بودند. ولی وقتی بقیه درباریها زندانی شدند مرتب سر هم داد میزدند و با صدای بلند حرف می زدند.
اتفاقی که در نهضت سبز افتاد و ما با نگاه به مردم درخیابان و کوچه و بازار و اداره و اسانسور و غیره واقعا حرف میزدیم

الفا سه‌شنبه 2 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 02:46 ب.ظ http://baby75.blogsky.com

سلام
وبلاگ خوبی داری تریش جان
به منم سربزن(نظریادت نره)
منتظرم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد