اون زندانش هم خیلی نکته بود که مدیری محبوب و روی تخت و اینا و مشاورین بدبخت روی زمین با خفت و خواری نکته دیگه این که با سواد مملکت مرتب تو زندانه نکته دیگه این که با سوادها (مشاورالسلطنه و اون مشاورالسلطنه قبلی) در زندان با هم حرف نمی زدند بلکه هم فکر بودند و اندیشه هاشون همدیگر رو درک میکرد و هم کلام فکری بودند. ولی وقتی بقیه درباریها زندانی شدند مرتب سر هم داد میزدند و با صدای بلند حرف می زدند. اتفاقی که در نهضت سبز افتاد و ما با نگاه به مردم درخیابان و کوچه و بازار و اداره و اسانسور و غیره واقعا حرف میزدیم
اون زندانش هم خیلی نکته بود که مدیری محبوب و روی تخت و اینا و مشاورین بدبخت روی زمین با خفت و خواری
نکته دیگه این که با سواد مملکت مرتب تو زندانه
نکته دیگه این که با سوادها (مشاورالسلطنه و اون مشاورالسلطنه قبلی) در زندان با هم حرف نمی زدند بلکه هم فکر بودند و اندیشه هاشون همدیگر رو درک میکرد و هم کلام فکری بودند. ولی وقتی بقیه درباریها زندانی شدند مرتب سر هم داد میزدند و با صدای بلند حرف می زدند.
اتفاقی که در نهضت سبز افتاد و ما با نگاه به مردم درخیابان و کوچه و بازار و اداره و اسانسور و غیره واقعا حرف میزدیم
سلام
وبلاگ خوبی داری تریش جان
به منم سربزن(نظریادت نره)
منتظرم.