گذر تلخ...

 

... حتی برای رسیدن به قلب شیرین یک انار هم  

 باید از پوسته ی تلخ آن گذر کنی! 

خواهی دید...

 

روزی یک سنگ بر پیشانی ِ سنگی ِ کوه خورد. 

 

کوه خندید و سنگ شکست. 

 

یک روز کوه می شکند، خواهی دید... 

 

 

نادرابراهیمی-خالق «باردیگرشهری که دوست می داشتم» 

 

رگِ تاک زنده است...

 

 

گمان مبر که به آخر رسید کار ِ مغان   

 هزار باده ی ناخورده در رگِ تاک است! 

 

سکوتی آتشین...

 

 

کوه، آتش به جگر دارد اگر خاموش است!