خرده اندوه ها...

حدود ۱۰ روزی بود که به شدت با مسأله ای خاص درگیر بودم و علیرغم اینکه من آدمی مثبت اندیش و به زعم خودم منطقی هستم این آشفتگی، فشار روحی و جسمی زیادی بر من وارد آورد تا حدی که مجبور شدم به پزشک مراجعه کنم، گرچه نسخه پزشک رو استفاده نکردم و ترجیح دادم با صبوری و منطق مساله رو حل کنم. 

 

خدا رو شکر مساله تا حد زیادی حل شده.  

 

امروز باز هم به یاد این جمله ناب «نادر ابراهیمی» افتادم که : 

 ای دل! شرمت باد از این خرده اندوه هایی که گمان میبری حکایتی ست واقعا!