دل نکن!

 

حتی به ستاره ها  هم دل نبند ولی دوست شون داشته باش،

 چون اونها هم با تمام زیبایی شون روزی افول می کنن و تو رو تنها میذارن. 

فقط یکی هست که همراهته، همیشه و همه جا! فقط به اون دل ببند و دل نکن!  

 

هوَ مَعَکُم أَینَ ما کُنتُم هر کجا که باشید او با شماست-حدید، آیه ۴  

 

 

حُرّّ،انسانی درانتخاب «فاجعه» یا «فلاح»-۱

بخش اول:

 

دکتر شریعتی در آخرین سفر تدارکاتی هجرتش که از طریق مرز خروجی خراسان و به قصد عبور از افغانستان ساماندهی کرده بود، در مختصر توقفش در مشهد به این فکر افتاد که بمنظور ترویج مکتب «حُرّیت اسلامی» و تشویق مامورین غلاظ و شداد ساواک به جوانمردی، مکتب «حرّ» را در فاجعه ی کربلا در یک تابلوی زیبا آنچنان نشان دهد که ضمن بیان «حرکت انقلابی» حرّ برای عموم، به صورت اشاره و کنایه نیز به مامورین ساواک بفهماند که پیروی از حرکت جوانمردانه ی «حرّ» و انتخاب راه فلاح و فاصله گرفتن از دژخیمان و آدم کشان نوکر و سرسپرده ی حاکمیت سیاه رژیم، بتوانند اقدام و قیام حرّ را سرمشق قرار داده و خود را در چهره ی نوین خویش، زیباترین و پرشکوه ترین چهره خدایی آدمی عرضه کنند.

 

الحُرّ حُرّ علی جمیع احواله، ان نابته نائبة صبر لها و ان تداکت علیها المصائب لم تکسره و ان اسر قهر و استبدل بالیسر عسرا- امام صادق ع

 

حرّ، در همه حال حرّ است. هر گاه پتک ایام بر او ضربه ای وارد آورد، سر را سندان صبور می کند و اگر بر سر هر ضربه ای انبوه مصائب نیز هجوم آورند هرگزش نشکند، هر چند به بندش کشند و به بیچارگیش کشانند و راحت از او رخت بندد و روزگار بر او سخت گیرد.

 

تقدیر هم، گاه در شگفت آفرینی های معجزه آسای خویش، زیبایی و ذوق بسیاری به خرج می دهد. از روال عادی کارش خارج می شود، بدیعه می آفریند و به استثنا سازی دست می زند. در یک کلمه می توان گفت در میان خودشان ، ممتازشان می سازد. مثل اعلی و بی مثالند: از میان الماسها، کوه نور، از مینا شمشیرها، «ذوالفقار»، از میان دیوارها، «دیوار چین»، از میان سدها، سد «ذوالقرنین»، از میان خانه ها ، «کعبه»، از میان سیارات، «زمین»...

 

... و از میان همه ی شهیدان ، در تاریخ انسان و فرهنگ اسلام – که نثار عاشقانه ی خویش را در طواف بر گرد حقیقت انتخاب کردند- «حُرّ» را.

 

سخن از یک انتخاب: عالی ترین تجلی وجودی نوع انسان، معنی انسان، فلسفه ی هستی انسان، و در عین حال دشوارترین مسوولیت انسان.

 

دردناک ترین انتخاب: حقیقت و باطل، آن هم نه در جدال های فلسفی، علمی، کلامی، فقهی و فرقه ای؛ که در جدال میان راستی و فریب «دین»، داد و بیداد «سیاست»، برابری و تبعیض «مردم»، و آزادی و اسارت «انسان»، انسانی در انتخاب «فاجعه» یا «فلاح»، یعنی انتخاب «چگونه بودن» خویش، آن هم به چه قیمت؟ «بودن» یا «نبودن» خویش!

 

آلت فعل فاجعه، افسر با نام و نشان و مأمور دستچین شده و فرمانده سپاه فاجعه- سپاهی که از «کاج فاجعه» آمده است تا کشتی نجات را بشکَنَد و «خیمه گاه فلاح» را به فرمان «قصر فاجعه» به آتش بکشد- شگفتا که در این داستان ، قهرمانی که فلاح را انتخاب می کند، هم اوست که فرمانده فاجعه بود!

 

حرّ در همان حال که در حیات درونی، انقلاب وجودی، و شخصیت فردی، و نیز در حیات اجتماعی و مسوولیت فکری و جهت گیری نظامی-سیاسی، نقشش کاملا استثنایی بوده، در عین حال رسالت عام و مسوولیت مشترک و امتیاز وجودی تمامی انسانها را در جهان، در تاریخ، در جامعه و  در خویشتن انسانی-آن هم در درخشنده ترین، قویترین و کاملترین تجلی آن بیان می نماید.

 

...

...

...

«هل من ناصرا ینصرنی؟»

و تو، انسان، باید «انتخاب» کنی.

«سه راه» پیداست. یا به خیل الله بپیوندی، یا به شراب می نشینی و یا به نماز می ایستی تا به تخدیر افیون یا عبادت از صحنه غیبت کنی!

سه راه: «پاکی»، «پلیدی» و «پوچی».

انسان با تولد، «وجود» یافته است و با انتخاب «ماهیت» می یابد.

اختیار، رنج بزرگ و هراس انگیز انسان است!

عمق درد و حدّت اضطراب حرّ را در این لحظات دلهره آمیز و سهمگین پیش از انفجار به درستی نمی توان اندازه گرفت اما پیداست که قهرمان دلاور سپاه ، سخت پریشان است. لحظات، لحظاتی از شب قدر است. شب سرنوشت ساز و ارزش آفرین تقدیر. لحظاتی کوتاه و فراری که از سالیان بسیار عمر ، بارآورتر.

سرنوشت نشان داد که وی چابک سوار آن راه دیگر است. سرگذشت زندگی و اقتضای محیط او را ناخودآگاه به این راه کشانده بود، و هرگز نیندیشیده بود که به خدمت دستگاه یزید آمدن، وسیله ی معاش، که نه با یزید همدست بودن است. آن را یک شغل می دید و وسیله معاش، که نه با دین تصادمی دارد و نه با سیاست ربطی. اما اینک کار به جنگ کشیده شده است و حرّ می فهمد و به چشم می بیند که به راستی چکاره است و برای چه کار!!!

جملات یادگاری ۸۹ -۲

حسین الله کرم: حمله به بیوت حضرات آیات صانعی، منتظری و نوری همدانی کار نفوذی‌ها بود... 

 

مشایی : کسی که ریاضیات را درک نکند بهشت را نیز نخواهد دید. بدون درک علوم پایه خصوصاً ریاضیات بهشت اهمیتی ندارد زیرا کسی که ریاضیات را درک نکند بهشت را از نظر کیفی و کمی درک و فهم نخواهد کرد. 

 

مشایی: معتقدم کسی که به عظمت انسان و جهان درک درستی نداشته باشد هیچگاه به عظمت خدا پی نخواهد برد و این امر فقط با فهم صحیح علوم‌های پایه در زندگی امکانپذیر خواهد بود. 

 

متکی پیرامون جام جهانی: کشورهای اصلی و نقش آفرین در تحریم جدید ایران در مراحل مقدماتی حذف شدند!!!  

پناهی: گرایش به غرب داشتن از دروغ گفتن خیلی بدتر است... 

 

 

پناهی: خون به ناحق ریخته شده یک نفر با آبروی جمهوری اسلامی قابل مقایسه نیست. 

 

رئیس نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها: انقلاب فرزندانی را می خورد که از اصولش عدول کرده باشند. 

 

مشایی: در یک سال آینده مردم متوجه می شوند که شریعتمداری با احمدی نژاد مشکل دارد و در این دوره، عده ای احمدی نژاد را کافر می خوانند. 

 

مشایی: اگر صبح ها نمازم قضا شود اما دعای عهدم ترک نمی شود.  

یک یاد . . .

  

 

 

همین . . . 

الگوی ایرانی-اسلامی بهنجار کننده ی ...

 خبر:‌ مدل موی ایرانی با الگوی اسلامی مورد تائید وزارت ارشاد صبح امروز دوشنبه در دفتر ستاد جشنواره عفاف و حجاب رونمایی شد- خبر گزاری مهرنیوز-۱۴/۴/۸۹

 

 

 طنز: جلوگیری از گندیدن برخی از جوانان ایرانی - از شفاف نیوز

 

 .... 

.... 

 

(این سه نقطه یعنی خودتون برین اون طنز رو بخونین!)  

 

 

 

 

 

یک جمله هم من به طنز این طنٌاز اضافات کنم: 

 

... 

و اما در باب الگوی ایرانی-اسلامی این بهنجار کننده ی جوانِ اصلاح کننده ی دوست داشتنی ِ نماینده از سوی وزارت ارشاد(!)، که خود نیاز به یک بهنجار کننده داشتی تا بجهت آن گردن بند مبارک و  میمون و شانس بیاور و همچنین مدل موی خوشچیل مشچیل اش که به هیچکدام از آن الگوهای اسلامی -ایرانی تابلو شده ی خود وزارت ارشاد نمیخورد و ایضا بخاطر جامه ی کوته منظرش (که کم مانده نافش از آن بیرون بیفتد)، وی را از عقوبت اخروی ارشاد کند خواهد شده باشد! 

 

پی نوشت: فراموش کردم بگفتمی دستبند (مورد تایید وزارت ارشاد)ش هم خوشگل و خوشدست بود می باشد!